حمد تو بینهایت و لطف تو بیکران


با جمله در حدیث و جمال تو بس عیان

فی الجمله چون منم تو همه کیستی بگو


ور خود توئی بگو که من اکنون شدم نهان

در کعبه و کنشت و خرابات وصل تست


در زهد و در صلاح و در انکار و امتحان

فی الجمله عارفیم به هر صورتی که هست


در دیدن صفات و کمال تو هر زمان

با ما توئی و از تو جدا نیست هیچ چیز


پیوند ما و تو به کرم هست جاودان

نور تو آسمان و زمین را ظهور داد


روشن شد از جمال و کمال تو این جهان

سید به بنده داد و جودی ز جود خود


بنمود آنچه بود به ارباب این و آن